ایران زیبای ما با پهنه گسترده خود، از شمال به جنوب و از غرب به شرق، مکانها و آثار تاریخی و باستانی را در خود جای داده که این کثرت میتواند به علت وجود اقلیم متفاوت منطقه، تمدنها و دولتهایی باشد که در این عرصه بزرگ و یکپارچه آن هم در دورانهایی متفاوت به حکومت پرداخته اند. آنچه در عصر حاضر به جا مانده نیز مکانهایی تاریخی و باستانی است که بعضا رها شده و دیگر آثاری که شاید به درستی به آنها پرداخته نشده است؛ آثار و بناهایی که بیشتر آنها با مرمت غیراصولی و عدم آگاهی، دیگر آن چیزی نیست که بوده و یا رها گشته که به مرور در حال ازبین رفتن است. ازبین رفتن و تغییرکاربریها، همینطور مرمتهای غیراصولی و عدم کارشناسی لازم در آنها سبب شده تا به این آثار و بناها لطمه بزرگی وارد شود. نتیجه این تخریبها صدمهای بزرگ بر پیکره فرهنگی و تاریخی مردم ایران زمین است.
جالب است بدانیم برخلاف عصر حاضر، پراکنش تمدنها در دورههای باستان و کهن، در مکانهایی از ایران وجود داشتهاند که اکنون دورافتاده ترین مکانها به حساب میآیند و خبری از آن هیاهوی اعصار قدیم در آن مکانها وجود ندارد. یکی از این مناطق بیابان لوت است که در حاشیه خود، تمدنهای بزرگی را جای داده بوده که میتوان از آثار به جای مانده و کاوشهای صورت گرفته، به ارزش مکانی آنها در زمان باستان پی برد. از آنجا که در دورههای تاریخی گذشته، راهها به عنوان مسیرهایی برای رسیدن از مکانی انسانی به مکان دیگر در این بیابان وجود داشته است، شاهد آثاری از این عبور در راهها هستیم. راههایی که اکنون با دور افتادن از مکانهای سکونت و عدم تردد تنها در نوشتههای قدیمی و سفرنامهها می توان از آنها خواند. راههایی کاروان رو که با خاموش شدن طنین زنگ شترها، دیگر به جز آثاری از قبیل میلهای نشانه راه، سنگچین ها و یا کاروانسراهای قدیمی چیزی از آنها دیده نمیشود.

داستان از آنجا شروع شد که مردم استان کرمان با اعلام قرار گرفتن کاروانسرای چهل پایه در لیست انتخابی کاروانسراهای خراسان جنوبی، برای ثبت در میراث جهانی یونسکو نگران و برآشفته شدند و این کاروانسرا را حق استان خود و در لیست کاروانسراهای استان کرمان میدانستند! جنگ تملک بر سر کاروانسراها میباشد! حال داستان چیست؟ و چرا باید این حس و این عکسالعمل برای مردم کرمان پیش بیآید؟ چرا میراث فرهنگی استان خراسان جنوبی بعد از گذشت اینهمه سال در رویکردی جدید نگاهش به این کاروانسرای دورافتاده معطوف شده است؟
کاروانسراها در مسیر راههای بیابان لوت، کم نیستند و بر اساس مسافت و سختی مسیر برای شبمانی کاروانیان کاربرد داشته، تا آنان از گزند اشرار و راهزنان به دور باشند. یکی از اینها کاروانسرای چهل پایه است که در مسیر راور به روستای نایبند ساخته شده و قبل از منزل حوض خان است. این کاروانسرا در آخرین قسمت از مرزبندی استانهای کرمان و خراسان جنوبی واقع شده و با وجود نزدیکی به جاده راور به روستای نایبند از دسترس به دور مانده است. شاید بیراه نباشد که مردم استان کرمان این کاروانسرا را از آن خود میدانند، چرا که این کاروانسرا به دستور والی کرمان گنجعلی خان و توسط فردی آگاه و مردمدوست به نام سلیمان خان بهجهالدوله (بهجهالممالک) و برای به دور ماندن کاروانیان از گم شدن در بیابان لوت ساخته شده است. برای محافظت از راه نیز والی کرمان نگهبانانی را از راور برای اینکار تا منزلگاه حوض خان در نزدیکی روستای نایبند استخدام کرده بود. تمامی اینها حکایت از آن دارد که این مسیر تا روستای نایبند جزو استان کرمان قلمداد میشده و روستای نایبند هم آخرین نقطه استان خراسان جنوبی و از توابع شهرستان طبس بوده است. اما اکنون طبق تمامی نقشه های کشوری و مرز بندی استانی، این کاروانسرا در آخرین نقطه استان خراسان جنوبی واقع شده است.
کاروانسرای چهل پایه نمونهای از کاروانسراهای سالم و در کمترین تخریب محیطی و انسانی ، از دوره صفویه است که دارای پلان خاص بوده و تمامی سازهها و استانداردهای زمانه خود را برای یک کاروانسرا دارا است. کاروانسرا درونگرا و با پلان مربع، داری چهار برج در طرفین و یک ورودی اصلی است که به عنوان دروازه در شبها و مواقع خطر بسته میشده است. دور حیاط مرکزی حجره ها وجود دارد که حجره روبروی ورودی کاروانسرا شاهنشین آن است. در پشت حجرهها محل قرار گیری احشام بوده که با دو ورودی از سمت راست و چپ در حیاط مرکزی به آنها میرسیدهاند. در بیرون کاروانسرا و ضلع ورودی آن حجرههای کوچکی برای ساربانها و یا کسانی که بعد از بسته شدن درب ورودی به کاروانسرا میرسیدند وجود دارد. تمامی حجرههای داخلی و بیرونی دارای بخاری هیزمی بوده که برای تامین گرما و یا پخت و پز مورد استفاده قرار میگرفته است. بربالای کوه پشت سر کاروانسرا، برجی برای نگهبانی وجود دارد تا افراد داخل کاروانسرا را در مواقع خطر آگاه سازند. در سمت چپ کاروانسرا نیز کوره آجرپزی که برای زمان ساخت کاروانسرا مورد استفاده بوده و یک حوض انبار استوانهای با ورودی خاص و زیبا قرار دارد که آب خود را از رودخانه فصلی پشت کاروانسرا تامین میکرده است. در سمت راست نیز یک حوض انبار مستطیل شکل و همین طور یک آب انبار قرار دارد که وجه تسمیه نام کاروانسرا از همین آب انبار است. آب انبار و حوض انبار دو تعریف جداگانه برخلاف آنچه مرسوم است دارد. حوض انبار مخزن آبی است که بوسیله رودخانههای فصلی و بارشهای باران پر میشود. آب انبار مخزنی است که در زیر زمین حفر شده و بوسیله زهکش، آبهای اطراف به داخل آن راه پیدا میکند.
آب انبار کنار کاروانسرا بوسیله پلههای زیادی به زیر زمین می رود که با عدد چهل به عنوان عددی که نشاندهنده کثرت است درهم شده و نام چهل پایه را برآن نهادهاند. برداشتن آب از این آبانبار به دلیل پایین رفتن زیاد از سطح زمین بسیار خطرناک و سخت بوده است.
حال که از منظر مرز استانی مشخص شد که کاروانسرای چهل پایه به واقع درون مرزهای استان خراسان جنوبی است به اینجا می رسیم که تا امسال میراث فرهنگی خراسان جنوبی چه کار برای این کاروانسرا انجام داده و چه مرمتی صورت گرفته است؟ اصلا در مرز این استان و یا مرز آن یکی دیگر برای این کاروانسرای باشکوه چه تاثیری در روند نگهداری و مرمت آن خواهد داشت؟ آیا میراث فرهنگی کرمان با دارا بودن چندین و چند مورد ثبتی از کاروانسرا و قلعه و برج، کاری برای نگهداری و مرمت انجام داده است؟ کاروانسرای چاهکوران در بیست و پنج کیلومتری شهرستان راور به چه سرانجامی رسیده؟ یا کاروانسرای دربند به چه صورتی نگهداری میشود؟ در دو کیلومتری شهرستان راور و در روستای ده شیب قلعه خشتی قهقه که دارای شماره ثبت میراث نیز میباشد در چه وضعیتی است؟ مردم استان کرمان و خراسان جنوبی چه فعالیتی برای شناساندن و پیگیری مطالبات خود برای نگهداری و مرمت آثار و ابنیه استانهای خود داشته اند؟ چرا کاروانسرای چهل پایه امسال بر سرزبانها افتاده است؟ از منزلگاه حوض خان چه اطلاعاتی را میراث خراسان جنوبی دارد و چه برنامههایی را برای نگهداری و مرمت آن در دستور کار خود قرار داده است؟ با کاندیداتوری کاروانسرای چهل پایه در استان خراسان جنوبی و ثبت در میراث جهانی یونسکو چه اتفاقی خواهد افتاد؟ همه اینها سوالاتی است که می تواند ذهن خواننده و بیننده و دیگرانی که به نوعی از این کاروانسراها و بناها اطلاع دارند را به خود جلب کند.
این بار جنگ تملک بر سر کاروانسراها بود ولی امید است تا همه ما دست از کسب مقامهای قهرمانی پوچ، برای اولین شدنها برداشته و فقط برای نگهداری داشتههایمان که اتفاقا کم هم نیستند تلاش کنیم، داشتههایی که با نگهداری آنها فرهنگ و تاریخ ایرانمان برای نسلهای آینده مشخص و پایدار خواهد ماند.
برای دیدن بیشتر عکسهای این کاروانسرا و دیگر مکانهای بیابان لوت به این آدرس + مراجعه کنید.
