حوض خان منزلگاهی دورافتاده کجاست؟ در بین راههای موجود در بیابان لوت منزلها و کاروانسراهایی برای اقامت موقت کاروانیان توسط حاکمان شهرهای نزدیک ساخته شده تا علاوه بر شبمانی و دور ماندن از خطر حمله راهزنان، کاروانیان نسبت به استراحت و علیق چهارپایان خود اقدام کنند.
یکی از این منزلها که در بین مسیر خراسان به کرمان واقع شده بود اقامتگاهی به عنوان مامن کاروانیان قرار داشت، حوض خان منزلگاهی دورافتاده است که در نزدیکی قریه نایبند در خراسان جنوبی واقع شده است. این منزل به دلیل نزدیکی با قریه نایبند تحت حفاظت اهالی نایبند بوده و کاروانیان در مسیر نایبند به حوض خان توسط آنان پشتیبانی و راهنمایی میشدهاند. از قریه نایبند تا منزل حوض خان بیست و پنج تا بیست و هفت کیلومتر راه است که شامل عبور از بین کوهها و دربین تنگها و سپس عبور از بیابان صاف و هموار است.
این مسیر یعنی نایبند تا راور، بین منزلگاه حوض خان تا کاروانسرای چهل پایه مسیری بسیار خطرناک و دشوار برای پیمایش بوده و کاروانیان در صورت نداشتن راهبلد به عمق بیابان وارد میشدند و به دلیل نبود چشمه یا حوضانبار از بیآبی ازبین میرفتهاند. از همین جهت برای پیدا کردن کاروانیانی که راه را گم کرده بودند، از سمت نایبند، اهالی این روستا به کمک کاروانیان میرفته و از سمت چهل پایه نیز توسط حکومت کرمان راهبلد و ماموران برای نجات کاروانیان اجیر شده بودند.
منزل حوض خان در میان دشتی واقع شده که اطرافش را کوه فرا گرفته و در این منزل، چهارطاقیهایی برای استراحت کاروانیان به همراه دو حوض انبار بزرگ، یکی مستطیل شکل و دیگری مدور جهت برداشت آب وجود دارد. ساخت این دو حوض انبار را به والی کرمان در زمان صفویه، گنجعلی خان نسبت میدهند و از همین جهت به نام حوض خان مشهور گشته است. منزلگاهی به صورت آجری در اینجا بنا شده که کاروانسرا نیست چرا که پلانی متفاوت داشته و چهار حجره در بیرون و پشت به باد که هرکدام محلهایی برای آتشدان روشنایی و کورهای برای تهیه آتش دارند و همین طور طاقچههایی برای قرار دادن وسایل و این چهار حجره کمی از سطح زمین بالاتر بوده و یکی از آنها همچون اطاقی دارای ورودی ولی بدون درب است.
در قسمت داخلی این سازه نیز چند حجره وجود دارد که احتمالا دالان این حجرههای برای نگهداری چهارپایان بوده و خود حجرهها هم برای پالان و همینطور بار آنها در ارتفاع نیم متری از سطح زمین و ورودی این حجرههای داخلی هم بدون درب و محافظ است. در کنار این سازهها برجی در دشت نیز برای رصد دشت ساخته شده است. حوض انبار مستطیلی شکل با پلانی بسیار زیبا دارای ورودی مجزا و سقف قوسی آجری است که مخزن آن در کنار آن به صورت مدور به آن راه دارد و بسیار عمیق است که خود نیز راه دسترسی جداگانه هم دارد.
با آبگیری این دو حوض انبار متصل به هم در فصل بهار نیاز آبی کاروانیان در طول سال برآورده میشده است. از قرار گیری برج و همینطور بدون درب بودن منزل حوض خان این گمانه میرود که محافظان به خوبی از اینجا مراقبت میکردهاند و خطری کاروانیان را در این منزل تهدید نمیکرده است.
در حال حاضر با وجودی نزدیکی این منزلگاه به نایبند و جاده شوسه ترانزیتی، کمتر کسی است که به اینجا رفته و به همین علت مامن خوبی برای حیوانات شده و شاید به دلیل جمع شدن آب در حوض انبارهای آن و سایه سار حجرههای درونی در مقابل آفتاب جبیر و آهوان دشت را برای استراحت به خود جلب نموده است.
در روبروی سازه منزلگاه حوض خان اثری از سه قبر به چشم میخورد که به یقین از بازماندگان کاروانیانی بوده که نتوانستهاند راه را ادامه دهند و دیگران آنها را در آنجا به خاک سپردهاند. گورها به دلیل دورافتادگی و قدیمی بودن نشانهای جز پشته ای از خاک ندارند. سه گور بطور مشخص در آنجا قرار دارد، یکی از آنها قدیمیتر است که سنگ و نشانی بر بالای خود ندارد.
هر سه به شیوه بلوچی نشان شده و روی پشتهای از خاک، سنگ ریخته شده و سنگی عمودی به صورت ایستاده نیز بر بالای دوتای آنها دیده میشود با وجود فرسودگی و خرابی حوض انبارها هنوز هم بزرگی و معماری خاص آنها به خصوص در حوض انبار مستطیلی به خوبی به چشم میآید. سازهای که در میان بیابان جایی که قطرات آب حیاتی است اینچنین برپا شده و با وجود بزرگی هر دو حوض انبار مشخصا به طور کامل و برای یکسال آبگیری میشده است.
زهیر خان یار دیرینه یاردانگ نیز از تجربیات خود برایمان در این پست + گفته است.
با درود خدمت شما مدیر گرامی تار نما. نمی دانم چند سال پیش بود که در جستجوی آرش واژه یاردانگ -که باز هم به یاد ندارم چگونه با این واژه آشنا شدم- من را با تارنمای شما آشنا کرد. آشنایی که در حد همان واژه بود و شاید بس. و پس از آن تا امروز ( اول اسفند ۱۴۰۱)که واژه ای دیگر -حوض خان- راه جست و جوی من برای گرد آوری مطلب های بیشتر در مورد این مکان خیال انگیز را به تار نمای شما کشاند؛ که این بار با دیدن مطلب های گوناگون موجود در آن مرا ناچار به عضویت در آن ساخت. دست مریزاد و سپاس از وقتی که می گذارید. سفرنامه خراسان و کرمان نوشته غلامحسین افضل الملک را یک سالی هست که با آن آشنا شده ام و در کنار کتاب هایی چون “تاریخ کرمان”و”از سیر تا پیاز” زنده یاد باستانی پاریزی من را با نام ها و مکان هایی چون چشم کوران، دربند، چهل پایه، آب سردو گرم و… آشنا کرد که شعله یافتن و رفتن به بیراه ها را در من شعله ور ساخت. تجربه دیدن حوض خان پس از چند سال تلاش بهمن ماه ۱۴۰۱ با یاری دو نفر از اهالی خوب و با صفای نای بند به من دست داد. راهی که دوست داشتم تنها و با پای پیاده و کوله به پشت می سپردم و به خاطر می سپردم و در غربت این کوره راه ها قربت نشین هستی آفرین می شدم. امیدوارم بتوانم از انبوه تجربه شما در پیمایش کوره راه ها و بیراهه نوردی استفاده بیشتری ببرم. پاینده، پیروز و تندرست باشید. نژادهادی
درود بر شما
جناب نژادهادی عزیز سپاس از محبتی که به ما دارید. خوشحال هستم که توانسته ایم نظر شما و دیگر دوستان و علاقمندان به بیابان لوت را جلب کنیم. عالی است این تجربه های شما .. از گشتن دنبال واژه ها به عنوان سرنخ و پیدا کردنشان و دنبال کردن و رسیدن به آنها. امید که در آینده نزدیک بتوانیم حضوری در خدمت شما و دیگر دوستان باشیم. پایدار باشید
درود فراوان بر خدمت دوست عزیزم
اندک مدتی ست با سایت و صفحه اینستاگرام شما آشنا شده ام .
گرچه در زمینه شناساندن بیابان ها و کویرهای ایران به ندرت مطالبی کامل و جامع تهیه میشود، ولی می توان گفت شما جزو همان اقلیتی هستید که با عشق و انرژی مطالبی تهیه و منتشر میکنید .
آرزو دارم در آینده نزدیک با شما همسفر شوم .
در کار خودتان موفق باشید.
احسان عزیزم
درود بر تو و مرسی از همراهی که داری با ما و از اینکه یاردانگ رو قابل این تعریف ها دونستی بازم تشکر میکنم. آرزو که نفرما اما به امید حق بتونیم در کنارت باشیم و یاد بگیریم از اخلاق و مرام خوبت
با درود خدمت شما مدیر گرامی. پیشتر که از این مکان دیدن کردم و باز که سفرنامه افضل را خواندم و نوشته های شما رو بازبینی کردم پرسشی برایم پیش آمد که می خواهم با شما درمیان بگذارم. در سفر نامه افضل صفحه ۱۶۹ در مورد منزلگاه حوض خان می نویسد: “فقط یک اتاقی برای سایبان ساخته اند برای زوار تالاب و آب انباری ساخته اند که یکی مدور و یکی مربع مستطیل”. وی در ادامه بانی این دو حوض را گنجعلی خان می داند. در بازدید میدانی و همان طور که شما هم در بالا نوشته اید سازه آن جا از اتاقی که فقط برای سایبان باشد بسیار بزرگ تر هست. دیگر وجود برج دیده بانی هست که در آن جا وجود دارد ولی وی نامی از آن نمی برد. با توجه به این که او در شرح مکان ها وتاریخ آن ها در سفر نامه دقت بالایی دارد، دور از ذهن هست که او در شرح ساز های آن جا بی دقتی به خرج داده باشد. یعنی به نظر می رسد سازه حجره دار و برجک باید بعد از سفر او ساخته شده باشد. همچنین واژه تالاب در این جا به چه معناست؟ آیا همان آب انبار است یا سازه دیگری وجود داشته؟ چرا که وجود دو سازه حوض مانند یکی در کنار برج و دیگری در نزدیکی حوض انبار کوچک تر وجود دارد که از آن ها هم یادی نشده است. اگر در این مورد راهنمایی بفرمایید یا اگر کتاب دیگری در این مورد هست معرفی کنید سپاسگزار می شوم.
عرض ادب و سپاس از مهر شما. همانطور که در کتاب خوانده اید حوض خان در حقیقت یک منزلگاه بوده نه کاروانسرا و زمانی که افضل الممالک از آن جا گذر کرده دوره صفویه بوده که این منزلگاه ساخته شده و به یقین بنای فعلی که چیزی میان کاروانسرا و منزلگاه است به همراه برجی که دیدهاید وجود نداشته و در دورههای بعد اضافه شده به مجموعه که احتمالا در دوره قاجار بوده است. به هر جهت بنا صرفا محلی برای رفع نیاز آبی چهارپایان و کاروانیان بوده و به صورت عبوریتوقفی برای کاروانیانی بوده که به سمت چهل پایه و راور میرفتند یا برمیگشتند. واژه تالاب ذکر شده توسط شما را ندیدم.
با درود از پاسخ شما و وقتی که گذاشتید. در مورد واژه تالاب می خواستم عکس صفحه رو برای شما پیوست کنم که امکان نبود. در نسخه پی دی اف صفحه ۱۷۰ ( ۱۶۹ کتاب) واژه تالاب ذکر شده است.
تالاب در حقیقت نه به آن معنایی است که در حال حاضر مرسوم شده است. تالاب در اینجا به معنی محل دارای آب است، آبگیر یا تالاب منظور همان دو حوض انباری است که به صورت مستطیل و دایره در آنجا قرار داشته است.
با درود خدمت شما مدیر گرامی تار نما. نمی دانم چند سال پیش بود که در جستجوی آرش واژه یاردانگ -که باز هم به یاد ندارم چگونه با این واژه آشنا شدم- من را با تارنمای شما آشنا کرد. آشنایی که در حد همان واژه بود و شاید بس. و پس از آن تا امروز ( اول اسفند ۱۴۰۱)که واژه ای دیگر -حوض خان- راه جست و جوی من برای گرد آوری مطلب های بیشتر در مورد این مکان خیال انگیز را به تار نمای شما کشاند؛ که این بار با دیدن مطلب های گوناگون موجود در آن مرا ناچار به عضویت در آن ساخت. دست مریزاد و سپاس از وقتی که می گذارید. سفرنامه خراسان و کرمان نوشته غلامحسین افضل الملک را یک سالی هست که با آن آشنا شده ام و در کنار کتاب هایی چون “تاریخ کرمان”و”از سیر تا پیاز” زنده یاد باستانی پاریزی من را با نام ها و مکان هایی چون چشم کوران، دربند، چهل پایه، آب سردو گرم و… آشنا کرد که شعله یافتن و رفتن به بیراه ها را در من شعله ور ساخت. تجربه دیدن حوض خان پس از چند سال تلاش بهمن ماه ۱۴۰۱ با یاری دو نفر از اهالی خوب و با صفای نای بند به من دست داد. راهی که دوست داشتم تنها و با پای پیاده و کوله به پشت می سپردم و به خاطر می سپردم و در غربت این کوره راه ها قربت نشین هستی آفرین می شدم. امیدوارم بتوانم از انبوه تجربه شما در پیمایش کوره راه ها و بیراهه نوردی استفاده بیشتری ببرم. پاینده، پیروز و تندرست باشید. نژادهادی
درود بر شما
جناب نژادهادی عزیز سپاس از محبتی که به ما دارید. خوشحال هستم که توانسته ایم نظر شما و دیگر دوستان و علاقمندان به بیابان لوت را جلب کنیم. عالی است این تجربه های شما .. از گشتن دنبال واژه ها به عنوان سرنخ و پیدا کردنشان و دنبال کردن و رسیدن به آنها. امید که در آینده نزدیک بتوانیم حضوری در خدمت شما و دیگر دوستان باشیم. پایدار باشید
درود فراوان بر خدمت دوست عزیزم
اندک مدتی ست با سایت و صفحه اینستاگرام شما آشنا شده ام .
گرچه در زمینه شناساندن بیابان ها و کویرهای ایران به ندرت مطالبی کامل و جامع تهیه میشود، ولی می توان گفت شما جزو همان اقلیتی هستید که با عشق و انرژی مطالبی تهیه و منتشر میکنید .
آرزو دارم در آینده نزدیک با شما همسفر شوم .
در کار خودتان موفق باشید.
احسان عزیزم
درود بر تو و مرسی از همراهی که داری با ما و از اینکه یاردانگ رو قابل این تعریف ها دونستی بازم تشکر میکنم. آرزو که نفرما اما به امید حق بتونیم در کنارت باشیم و یاد بگیریم از اخلاق و مرام خوبت
با درود خدمت شما مدیر گرامی. پیشتر که از این مکان دیدن کردم و باز که سفرنامه افضل را خواندم و نوشته های شما رو بازبینی کردم پرسشی برایم پیش آمد که می خواهم با شما درمیان بگذارم. در سفر نامه افضل صفحه ۱۶۹ در مورد منزلگاه حوض خان می نویسد: “فقط یک اتاقی برای سایبان ساخته اند برای زوار تالاب و آب انباری ساخته اند که یکی مدور و یکی مربع مستطیل”. وی در ادامه بانی این دو حوض را گنجعلی خان می داند. در بازدید میدانی و همان طور که شما هم در بالا نوشته اید سازه آن جا از اتاقی که فقط برای سایبان باشد بسیار بزرگ تر هست. دیگر وجود برج دیده بانی هست که در آن جا وجود دارد ولی وی نامی از آن نمی برد. با توجه به این که او در شرح مکان ها وتاریخ آن ها در سفر نامه دقت بالایی دارد، دور از ذهن هست که او در شرح ساز های آن جا بی دقتی به خرج داده باشد. یعنی به نظر می رسد سازه حجره دار و برجک باید بعد از سفر او ساخته شده باشد. همچنین واژه تالاب در این جا به چه معناست؟ آیا همان آب انبار است یا سازه دیگری وجود داشته؟ چرا که وجود دو سازه حوض مانند یکی در کنار برج و دیگری در نزدیکی حوض انبار کوچک تر وجود دارد که از آن ها هم یادی نشده است. اگر در این مورد راهنمایی بفرمایید یا اگر کتاب دیگری در این مورد هست معرفی کنید سپاسگزار می شوم.
عرض ادب و سپاس از مهر شما. همانطور که در کتاب خوانده اید حوض خان در حقیقت یک منزلگاه بوده نه کاروانسرا و زمانی که افضل الممالک از آن جا گذر کرده دوره صفویه بوده که این منزلگاه ساخته شده و به یقین بنای فعلی که چیزی میان کاروانسرا و منزلگاه است به همراه برجی که دیدهاید وجود نداشته و در دورههای بعد اضافه شده به مجموعه که احتمالا در دوره قاجار بوده است. به هر جهت بنا صرفا محلی برای رفع نیاز آبی چهارپایان و کاروانیان بوده و به صورت عبوریتوقفی برای کاروانیانی بوده که به سمت چهل پایه و راور میرفتند یا برمیگشتند. واژه تالاب ذکر شده توسط شما را ندیدم.
با درود از پاسخ شما و وقتی که گذاشتید. در مورد واژه تالاب می خواستم عکس صفحه رو برای شما پیوست کنم که امکان نبود. در نسخه پی دی اف صفحه ۱۷۰ ( ۱۶۹ کتاب) واژه تالاب ذکر شده است.
تالاب در حقیقت نه به آن معنایی است که در حال حاضر مرسوم شده است. تالاب در اینجا به معنی محل دارای آب است، آبگیر یا تالاب منظور همان دو حوض انباری است که به صورت مستطیل و دایره در آنجا قرار داشته است.