جنگ بعدی جنگ آب است.
آب مایه حیات، یکی از چهار عنصری است که مردمان باستان آن را جزو عناصر سازنده هستی میدانستند، مادهای که حیات بدون آن امکانپذیر نیست و تشکیل دهنده ۷۰ درصد مساحت از سطح زمین است. مادهای که به هر سه شکل گاز، مایع و جامد در سطح زمین وجود دارد و انسان بدون آن بیشتر از یک هفته نمیتواند زنده باشد.
آب چگونه در زمین تشکیل شد؟ سوالی که هنوز پاسخ درستی به آن توسط هیچکس داده نشده و هنوز تئوریهای متفاوتی برای تشکیل آن در سطح زمین وجود دارد.
برخی معتقد هستند که ۵/۴ میلیارد سال پیش سیاره ما سیاره خشک و بدون آبی بوده و ملکولهای هیدروژن و اکسیژن در سطح کهکشان در انبوه فراوان و طی میلیونها سال با هم ترکیب شده و تبدیل به کریستالهای یخی شده که جاذبه زمین آنها را به سمت خود کشانده و آب در سطح زمین تشکیل شده است.
برخی دیگر به این معتقد هستند که آب از طریق برخورد شهاب سنگهای آبدار به زمین تشکیل شده و در نظریهای دیگر نیز اینگونه بیان میشود که طی میلیاردها سال قبل و با بوجود آمدن زمین آبی وجود نداشته و آتشفشانهای فعال و در حال فوران، زمین را پر از مواد مذاب کرده که پس از سرد شدن آنها بخارات حاصل از آن سبب تشکیل ابر شده و در نهایت منجر به بارش گردیده، این بارش طی هزاران سال ادامه داشته و آب روی زمین حاصل گشته و در این بین برخورد شهابسنگهای آبدار نیز به سطح زمین بر افزودن آبها کمک کرده است.
بد نیست از نظر آماری نیز میزان آبی که روی کره زمین قرار دارد را به صورت اجمالی بررسی کنیم. در حال حاضر ۷۰ درصد از سطح کره زمین را آب تشکیل داده که چیزی حدود ۹۷ درصد از آن شامل آبهایی است که به دلیلی شوری به مانند آب اقیانوسها قابل بهره برداری و استفاده شرب و کشاورزی نیست.
باقیمانده و از آن ۳ درصد آب قابل استفاده برای ما آبهایی است که در رودخانهها، دریاها، دریاچهها، کوههای یخی و آبهای زیرزمینی وجود دارد که بیشتر آن در یخچالهای قطبی و کوههای یخی ذخیره شده است.
از طرف دیگر ایران ما در عرض جغرافیایی بین ۲۵ تا ۴۰ قرار دارد که به حدواسط این عرض جغرافیایی کمربند بیابانی میگویند، بیشتر بیابانهای دنیا + نیز در این قسمت قرار دارد.
۸۴ درصد از مساحت ایران در مناطق نیمه خشک بیابانی قرار گرفته و تنها ۱۶ درصد از مساحت کشورمان در مناطق مرطوب و نیمه مرطوب است. با همه اینها بازهم کشور ما دارای غنی ترین منابع طبیعی است و گونههای منحصر به فرد گیاهی و جانوری را در اقلیم چهار فصل خود جای داده است.
بارش باران در ایران بطور متوسط حدود ۲۵۰ میلی متر در سال بوده که حدود ۳/۱ آمار متوسط بارش متوسط جهانی است و از این نظر هم کشور ما در بین کشورهای کم آب قرار گرفته است.
بین ۱۸۶ کشور از نظر میزان بارش باران، ایران در رتبه ۱۶۴ قرار دارد. بد نیست بدانیم در این رتبه بندی کلمبیا با ۳۲۴۰ میلی متر و مصر با ۵۱ میلی متر متوسط بارش سالیانه در ابتدا و انتهای لیست قرار دارند. طبق آمار در ایران نیز استان گیلان به عنوان پربارانترین استان با ۸۵۳ میلیمتر و استان یزد کم بارش ترین استان با ۹۳ میلیمتر قرار داشته و حدود ۱۱ استان زیر متوسط بارش سالیانه یعنی ۲۵۰میلیمتر قرار دارند.
از کل بارش باران در کشور بنا به آمار رسمی ۵۵ درصد تنها در ۳۳ درصد از مساحت کشورمان بارش باران وجود دارد، بدین معنی که در مناطقی بارش فراوان و در مناطقی نیز بارش بسیار کم صورت میپذیرد که خود یکی از دلایل اقلیم متنوع کشورمان میباشد.
تمامی این مطالب از آن جهت ذکر شد تا به صورت اجمالی و آماری بتوانیم موقعیت کشور در بین کشورهای دیگر به همراه موقعیت بارش در استانهای کشور را به همراه موقعیت بارش توضیح دهیم و بدانیم در کشوری زندگی میکنیم که از قدیم آب یکی از ارکان مهم سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقلیمی بوده و نبودن و کمبود آن تاثیر مستقیمی روی نحوه زندگی مردم و معاش آنها میگذاشته است.
از این رو اجداد ما با آگاهی لازم از اقلیم سرزمین خود، تکنولوژی به سطح آوری آبهای زیرزمینی را به خوبی بدست آورده و هم اکنون نیز یکی از پیشرفتهترین سیستمهای آبرسانی تحت عنوان قنات در مناطق بیابانی به صورت فعال میبینیم. تمامی اینها دلایلی بود که بدانیم وقت زیادی نمانده و هشدار کم آبی و خشکسالی سالهاست که برایمان فعال شده است. (جنگ بعدی جنگ آب است.)
افزایش شدید جمعیت و در نتیجه آن تشدید در مصرف آب به همراه کشاورزی با بهرهوری پایین و عدم مدیریت صحیح در بخش آب و عطش فراوان برای توسعه آن هم بدون آگاهی و کارشناسی لازم سبب شده تا خشکسالی در ایران زودتر از آنچه که باید رخ دهد.
برداشت از آبهای زیرزمینی تجدید پذیر در کل دنیا حدود ۲۰ درصد است اما در ایران این برداشت چیزی حدود ۹۶ درصد میباشد که بدین معنی است که در حقیقت ما در ایران در حال کشیدن شیره زمین هستیم و دیگر آبی باقی نخواهد ماند تا نسلهای آینده بتوانند از آن استفاده کنند. این امر سبب پوک شدن خاک و در نتیجه فرو نشست زمین و ایجاد فروچالههای بزرگ و کوچک خواهد شد، چیزی که در اکثریت استانهای ما در حال رخ داد است.
از طرف دیگر ایجاد صنایع آببر آن هم در بیابانها به مانند ایجاد کارخانههای فولاد در استانهای یزد، اصفهان و کرمان جایی که هیچ توجیه اقتصادی برای آنها وجود ندارد و یا افزایش سطح زیر کشت محصولاتی چون هندوانه، خیار و سیب در استانهایی که کمبود آب دارند به صورت آبیاری غرغابی و یا از آن بدتر کاشت برنج در استانی چون اصفهان در مرکز ایران خود دلیل بهم زدن چرخه آبی در اینگونه مناطق است.

اینها همه از دلایلی است که خطر خشکسالی به گونهای به ما نزدیک شده که دیگر نمیتوان از آن جلوگیری کرد و صرفا میتوانیم با عملیاتی موقت از روند رو به جلوی آن کمی بکاهیم و از جنگی که خواهی نخواهی بر سر آب خواهد بود برای چند سال دیگر نیز جلوگیری کنیم.
به یقین جنگ بعدی جنگ آب است
درود بیکران و سپاس از اطلاع رسانی اما واقعا چه باید کرد و راه چاره چیست ؟ به خوبی میدانیم که مصرف بهینه مردم چاره دایمی نیست .
متاسفانه دیگر کار از کار گذشته و اتفاقاتی که نباید رخ میداد در طی چند دهه اخیر به سرعت این خشکسالی افزوده و در همه استانها فروچاله ها در حال شکل گیری است و دریاچه ارومیه رو به خشکی گسترده رفته است. همانطور که در آخر مطلب نیز ذکر شد تنها کاری که بتوان انجام داد این است که با عملیاتی صرفا روند خشکسالی بزرگ را کاهش داد تا وقت بیشتری بتوانیم بخریم
سلام . بحران آب به حدی جدیه که مسئولین کشور ترجیح میدن بهش فکر نکنن . سپاس از نشر این اطلاعات مفید
متاسفانه همینطور هست … هم بحران رو ایجاد کردهاند و هم غول پشت پرده ماجراهای عمرانی سد سازی بر روند خشکی رودخانهها و دریاچهها افزوده