در تعریف واژه جنگل آمده است که به منطقه وسیعی پوشیده از درختان، درختچهها و گونههای علفی جنگل گفته میشود که همراه با جانوران وحشی نوعی اشتراک حیاتی گیاهی و جانوری را تشکیل داده و تحت تاثیر عوامل اقلیمی و خاکی این اکولوژی قادر است تا در تعادلی طبیعی خود را حفظ کند و پایدار بماند. جنگل از نظر علمی بسته به نوع گونه درختی، حداقل باید مساحتی حدود ۳ هزار متر مربع را فرا گرفته باشد.
در مناطق بیابانی آن چه را که به عنوان جنگل نامگذاری کردهایم و در منابع و نقشهها نیز به همین نام میبینیم، در حقیقت تعریفی خاص از حفاظت از آب و خاک و حیات وحش است، نه آن تعریفی که از جنگل به صورت نامی جغرافیایی و محیط زیستی در علم جغرافیا برای آن شده است. در این نامگذاری که در مناطق بیابانی صورت گرفته درختچه و بوتههایی چون تاغ، گز، اسکنبیل، قیچ و یا مخلوطی از این گونهها وجود دارد و در ارتفاعات زیر ۱۰۰۰ متر از سطح دریا دیده میشوند و پهنهای از بیابان را فرا گرفتهاند.
از جنگلهای بسیار مشهور اقلیم بیابانی میتوان جنگل نبکاها در نزدیکی شهرستان شهداد را نام برد که در پستهای قبل + به آن اشاره شده بود. جنگل گل تاغ و جنگل عراقی نیز از دیگر جنگلهای بیابانی است و یکی دیگر از این جنگلها که به عنوان مامنی برای کاروانیان در راه کهن بیابانی نیز محسوب میشده به نام سرجنگل معروف است. سرجنگل که در نزدیکی شهرستان راور قرار دارد و مشخصا به دلیل بالا بودن آب و آبرفتی بودن خود زیر پوشش گیاهی گز و شور قرار گرفته و در نزدیکی آن آثار رشته قناتی کهن مشاهده میشود که در مظهر خود احتمال وجود روستایی متروکه را تشدید میکند. آثار خرابهای از کوره با کف سوخته دیده میشود که مشخص نیست مربوط به چه دوران و برای چه استفادهای بوده است.
جنگل گل تاغ تا سر جنگل حدود ۵۰ کیلومتر فاصله دارد و در شمال جنگل گل تاغ نیز تا جنگل عراقی همین حدود فاصله است. این جنگلها مشخصا از آبرفتهای رود شور در زمینهای زیرین خود بهره میبرند و برای همین در نزدیکی یکدیگر قرار دارند.