سالیان سال بود که زیر آفتاب سوزان بیابان لوت کاروانسرای چهل پایه آرمیده بود و تنها تک مسافران مشتاقی برای دیدنش قدم به آن دیار سوزان میگذاشتند. مسافرانی که برای دیدن این بنای به جا مانده صفویه باید ترس از مواجه شدن با خرده قاچاقچیان یا مشکلاتی چون مراقبتها و مجوزهای مربوط به ورود در حریم بیابان لوت را به جان میخریدند. حال پس از این سالها این سوال پیش آمده و در سرتیتر خبرها واقع شده است. چهل پایه به کدام سو کشیده میشود ؟
بنایی که با وجود نزدیکی به جاده مواصلاتی کرمان به مشهد بسیار دور از چشم همگان افتاده بود و شاید بیتوجهی سازمانهای مربوطه برای توجه و رسیدگی به آن دلیل خوبی برای سالم ماندن آن بود! کاروانسرایی که چیزی حدود ۲۰ کیلومتر از جاده اصلی دور بود اما انگار قرنهاست از چشمها دور افتاده و دلیل خوبی شد برای سالم ماندن چهارستون بنای آن.
برای رسیدن باید در جاده راور به نایبند قرار میگرفتی و با عبور از دشت میانی این جاده پس از عبور از تنگههایی خلوت که با سکوت کر کننده خود وهم دوچندانی را به تن میانداخت به محیط باز محاصره شده بین کوههایی میرسیدی که کاروانسرا را همچون گوهری میان خود گرفته اند. کاروانسرا شاید سالیان سال بود که از نظرها دور بود و حتی کسی خبری از آن نداشت و چه بسا با جستجو در اینترنت هم چیز زیادی از آن پیدا نمیشد و به جرات شاید سایت یاردانگ اولین ثبتها را به همراه چاپ گزارشی در ماهنامه سفر به انجام رساند. کاروانسرایی در ابتدای راه راور به روستای نایبند که کاروانیان برای رفتن و برگشتن نیاز مبرمی به این کاروانسرا داشتند.
اما ورق برگشت نه برای حفاظت و مرمت بلکه برای انتخاب و ثبت در کارنامه میراث استانها مسابقهای راه افتادند که آن را خراسان جنوبی برنده شد. با درج خبری برای این انتخاب از سوی میراث این استان، نگاهها بر روی چهلپایه قفل شد! چهل پایه ای که تا کنون اسمی هم از آن برده نمیشد اکنون در صدر اخبار قرار گرفت. اخباری که در نتیجه آن سازمان میراث کرمان نیز که تاکنون کاروانسرا را ظاهرا در استان خود میدانست به ارزش آن پی برد. اکنون مردم این استان و دست اندرکاران بسیج شده اند تا با کش دادن تقسیمات کشوری محدوده استان خود ثابت کنند که این کاروانسرا از آن آنهاست نه دیگری! داستانی که نتیجه خوبی ندارد و بحثی که مشخص است! چهل پایه به کدام سو کشیده میشود؟
آیا اصلا چه تفاوت دارد؟ کاروانسرایی که جز اشرار و خرده قاچاقچیان و گاهی شکارچیان مامنی برای دیگران نبوده چطور در صدر این اخبار قرار گرفته؟ و در کش و قوس این مالکیتها به چه کس تعلق میگیرد؟ تاکنون کجا بودند صاحبان این اثر ارزشمند صفوی؟هنوز هم به نظر میرسد راه را گم کردهایم و برای اولین بودنها سر و دست میشکنیم. چه تفاوت دارد چهل پایه را چه کس صاحب خواهد شد؟
آیا تاکنون میراث استانهای یزد، کرمان و خراسان جنوبی برای حفظ آن دستی بالا زدهاند؟
یا اکنون هم فقط برای بالا بردن پرچم استانشان در پی شهرت این کاروانسرای تاریخی هستند؟
کاروانسرایی که به فرمان والی کرمان در راه راور به نایبند به یکی از منزلگاهها در آمده و کاروانیان را برای دور بودن از حوادث طبیعی و انسانی به دور میکرده اکنون در کش و قوس مالیکتها جان خواهد گرفت؟ ای کاش به جای این تملک خواهیها کمی به فکر حفظ و حراست از داشتههایمان بودیم.
هنوز هم برای ما به عنوان گردشگر یا فعال حوزه میراث فرهنگی تفاوتی ندارد این کاروانسرا در کدام سمت قرار میگیرد! ما میخواهیم ارزش آن با حفظ و مرمت اصولی در دستور کار باشد و با وجود نزدیکی به شاهراه شرقی کشور راه برای دیدنش باز و سندی برای تفکر در گذشته و هویت منطقه باشد. وگرنه همانطور که سالیان سال است و این کاروانسرا دست نخورده و سالم برپاست آن را رها سازید تا حداقل برای فعالان حوزه میراث این دلخوشی کوچک باقی بماند.