آیا تاکنون کلمه گرگاس را شنیده و یا جایی دیدهاید؟ گرگاس پدیدهای است که به تازگی در جامعه حیات وحش و طبیعت ایران مشاهده میشود. گرگاس در کلمه خلاصهای است از دو واژه گرگ و سگ که از تلاقی این دو سگسان پدید میآید و در حاشیه شهرها و متاسفانه حتی بیابانهای نیز دیده میشود.
ماجرایی که در پشت پرده فوران احساسات مردم با حیوانات اهلی ولگرد و بیصاحب روی میدهد. حیواناتی چون سگهای بی سرپرست که با غذا دهی توسط افراد ناآگاه شاهد ازدیاد جمعیت آنها هستیم. افزایش جمعیتی که در نتیجه آن، با یکی از سویههای رشد جمعتی آنان به سمت و هدف سگسانان وحشی مواجه خواهیم شد که در طبیعت به ناچار درهم میآمیزد.
نتیجه این آمیزش ناهمگون تولید حیواناتی دورگ و هیبرید است که خصوصیاتی را از پدر و مادر به ارث بردهاند. در سالهای اخیر متاسفانه دورگه شدن گرگ خاکستری و سگ، یا سگ و شغال طلایی در زیستگاههای طبیعی ایران دیده میشود و این رخداد اغلب در جاهایی نزدیک به شهرها و یا حومه شهرها رخ میدهد، جایی که جمعیت سگهای ولگرد زیاد و تعداد گرگها کمتر است.
نتاجِ این وصلتهای نامبارک که در مقایسه با گرگها و شغالها چندان خجالتی و انسان گریز هم نبوده و ترسی از انسان ندارند و علاوه بر آن در بسیاری از موارد پرخاشگرتر و وحشیتر از گرگها بوده و رفتار تهاجمی شدیدتری نیز دارند و به همین علت معمولا در داخل گلهی گرگ ها هم مورد پذیرش قرار نمیگیرند و به صورت فردی در طبیعت بیشتر دیده میشوند.
بسیاری از حملاتی که به سگسانان وحشی بزرگ جثه و عموما ولگرد نسبت میدهند، به انسانها که بیشتر آن به کودکان روی داده و حتی به کشته شدن مردم در مناطق روستایی منجر شده است. در مواردی هم به این حملات به دامهای اهلی آنهم توسط همین مخلوطهای ژنتیکی یعنی گرگاس بوده و در کل بدلیل دشوار بودن تشخیص گرگها از گرگاسها توسط عموم مردم و حتی در مواردی توسط بعضی از کارشناسان، متاسفانه انگشت اتهام این حملات به سمت گرگ خاکستری نشانه میرود.
متاسفانه این وقایع تلخ که منجر به افزایش شدیدتر تعارضات انسان و گرگ میشود، به کشتار هرچه بیشتر گرگهای خاکستری با خلوص ژنتیکی بالا و خالص آنهم توسط جوامع محلی شده است. نفرتی که در جامعه شهری و روستایی به گرگ خاکستری آن هم در نتیجه این حملات ایجاد میشود باعث حذف تدریجی و ژنتیکی این سگسانان شده و بالطبع جمعیت سگهای ولگرد و بی صاحب به همراه گرگاس فرزند ناخلف آنها رو به ازدیاد میرود.
ترحم و دلسوزیهایی که در طی سالهای اخیر، با ریختن زباله در طبیعت با نام غذارسانی، برای حیوانات بیسرپرست به خصوص سگهای ولگرد صورت میگیرد، علاوه بر افزایش احتمال چنین وصلتهای نامبارکی، باعث افزایش احتمال گسترس بیماریها و افزایش شانس انتقال بیماریهای بین گونهای، همچنین باعث افزایش جمعیت غیر طبیعی، آنها میشود.
اگر به این روند در عدم مدیریت درست پسماند و همچنین ریختن زباله در طبیعت با نام غذارسانی ادامه دهیم، همراه با سایر تهدیدات جدی از جمله از بینرفتن زیستگاه و مدتی بعد شاهد نابودی حیاتوحش کشورمان خواهیم بود.
فکر کنیم و فقط برای خودخواهی و رضایت درونی از به ظاهر سیر کردن شکم یک حیوان، میلیونها حیوان حیاتوحش را از حق حیات طبیعی محروم نکنیم.