عصر طلایی توسعه معماری،ساخت، مرمت و تزیینات در ایران به عهد صفویه که به نوعی عصر شکوفایی معماری در ایران است برمیگردد و بالطبع کاروانسراهای ایران هم در این دوران درخشان بینصیب نمانده است و از نظر تعداد و زیبایی در ساخت از دوره صفویه کاروانسراهای زیاد و چشمنوازی را به یادگار داریم.
اما ساخت بنای کاروانسراها در ایران به نوعی بومزاد بوده چرا که از دوران پیش از اسلام نیز ساخت کاروانسراها در تمامی چهارگوشه این سرزمین رایج بوده است.
نام کاروانسرا + از دو کلمه کاروان به معنی جمعی از مسافران که گروهی سفر میکنند و سرا به معنی خانه و مکان است که هر دو کلمه از واژگان پهلوی ساسانی است. از دیر زمان در دوره باستانی نیز با توجه به نیاز انسانها برای داشتن سرپناه در همه مواقع، حتی در حین سفر به نوعی کاروانسراها مطرح بوده و در دورههای تاریخی مختلف بسته به وضعیت جامعه از بابت اقتصادی، نظامی و مذهبی بر روی ساخت و شکل این سازهها و پیشرفت آنها اثرگذاری داشته است.
در منابع تاریخی احداث بناهایی به عنوان کاروانسرا از زمان هخامنشیان ذکر شده و هرودت مورخ یونانی نیز از منزلگاههایی بین شوش و سارد که توسط هخامنشیان ساخته شده بوده یاد کرده است. اگر چه سازههایی با این قدمت تاریخی از آن دوران به جا نمانده و یا به صورت ویرانهای آثار آنها را میبینیم، ولی مشخص است که با توجه به نیاز مبرم در آن دورههای تاریخی برای ارسال پیکهای خبری و همینطور تامین امنیت راهها برای مسافران احداث چنین بناهایی از واجبات زمانه خود بوده است. این مهم به دوران اشکانیان و ساسانیان هم تسری پیدا کرده است و کاروانسراهایی چون دیرگچین و رباط انوشیروان، دروازه گنج و یا کنار سیاه هم از آن جمله است.
پس از این دوره باستانی و در دوره اسلام نیز، از آنجا که عام المنفعه بودن این گونه سازهها در دین اسلام تاکید شده بوده، اهمیت ساختن و مرمت کاروانسراها را بیش از پیش نشان داده است که از آن جمله میتوان به رباط چاهه یا ماهی اشاره کرد. البته با حمله قوم مغول به این سرزمین وقفهای در ساخت این بناها روی داده ولی با روی کار آمدن ایلخانیان، آنها بر اهمیت راهها و در نتیجه اینگونه سازهها در بین راهها پی بردند و دوباره فعالیت عمرانی ساخت کاروانسراها نیز دوباره شروع شده است.
نوع ساخت، زمان ساخت، مکان ساخت و همینطور پلان کاروانسراها همه میتوانند در تقسیم بندی نوع آنها موثر و تفکیک کننده بوده باشد.به عنوان نمونه پلان چهار ایوانی، گرد، مربع و مستطیل و یا حتی از بابت قرارگیری آنها در مسیرهای دشت و بیابانی یا کوهستانی همه جزو عواملی مهم برای تقسیمبندی این سازهها است.
جالب است بدانیم تا قرن حاضر نیز این بناها به نوعی در زمان خود مورد استفاده قرار داشته و با ورود ماشینهای سواری به ایران و تغییر مسیر جادهها، کاروانسراها با تغییر کاربری در اختیار سازمانهایی چون ژاندارمری و آموزش و پرورش قرار گرفت و به مرور زمان بدون استفاده شده و با بیتوجهی به مرمت سالیانه، متاسفانه بسیاری از آنها به ویرانه تبدیل شدند و در حال حاضر نیز بیشتر آنها خراب شده و رها شده و تعداد اندکی هم که در نزدیکی جادهها باقی ماندهاند به رستوران و یا بومگردی تبدیل شده اند.
بناهایی که به نوعی در فرهنگ و تاریخ ما عجین شدهاند و اینگونه بیمهری در نگهداری از آنها جایز نیست. بناهایی که با کمی درایت در نگهداری از آنچه باقیمانده میتواند هویت تاریخی ما را نشان دهد.
