بزرگ ریگ یا قلهریگ، همان ریگ یلان (Rig yalān) است، نامی که اقوام بلوچ از دیرباز بر روی این گستره زیبای ماسهای قرار دادهاند (بزرگ ریگ، قلهریگ). محدودهای از تپههای شنی بسیار مرتفع، با وسعتی در حدود ۱۵۰ کیلومتر از شمال به جنوب و حدود ۷۰ کیلومتر از شرق به غرب که در بیابان لوت قرار گرفته است.
در واقع بزرگ ریگ در شرق استان کرمان، جنوب استان خراسان جنوبی و شمال غرب استان سیستان و بلوچستان قرار دارد.
اگرچه در طی سالهای ۲۰۰۴، ۲۰۰۶، ۲۰۰۷ و ۲۰۰۹ با سنجش ماهوارههای ناسا، دمای ثبت شده از سطح زمین در منطقه ریگ یلان بین ۶۸ تا ۶۹ درجه سانتیگراد متغیر بوده است.
اما حد نهایی دما بر اساس سنجش سنجنده مدیسا توسط ناسا در سال ۲۰۰۵ به ثبت یکی از قطبهای حرارتی زمین با بیش از ۷۰ درجه سانتیگراد منجر شد و این منطقه در لیست بالاترین دمای منطقهای زمین قرار گرفت. (جنوب غربی ریگ یلان +)
دهههای گذشته اعلام شده بود که در این منطقه از بیابان لوت حیات وجود ندارد، اما با بررسیهای سالهای بعد و آشنایی و شناخت بهتر و بیشتر علاقمندان به لوت و متخصصین، مشخص شد در ریگ یلان حیات گیاهی و جانوری هر چند به صورت محدود، وجود دارد. جانورانی همچون روباه شنی، انواع حشرات، انواع پرندگان مهاجر، بندپایان و آگامای لوت و گیاهانی چون درختچههای تاغ، اسکنبیل نیز از جانداران این منطقه بیابانی هستند. بدیهی است حیات جانوری و گیاهی ریگ یلان به گونهای پراکندگی دارد که با کمترین مقدار رطوبت و آب بتوانند ادامه حیات دهند.
با وجود دوری این منطقه و صعبالعبور بودن مسیرهای دسترسی به آن، سفر را به این ناحیه دشوار ساخته و نیازمند به خودروهای دو دیفرانسیل مجهز، به همراه ابزارهای ناوبری و افراد راهبلد منطقه میباشد. بدیهی است مطابق بقیه مناطق این بیابان، هر گونه سفر نیازمند به اخذ مجوزهای لازم از نهادهای امنیتی و مربوطه میباشد.
طی گفتگویی از سوی تیم یاردانگ و جناب آقای دکتر مهران مقصودی استاد جغرافیای دانشگاه تهران در خصوص نحوه تشکیل ریگستان بزرگ، اطلاعات خوبی از این روند و تشکیل چندین میلیون ساله بدست آمد.
آنچه مشخص است، به طور کلی برای تشکیل ریگستان (Sand Sea)، عوامل متعددی دخالت دارند از جمله زمین هموار، اختلاف فشار برای تشکیل بادهای سهمگین و در نتیجه آن وجود باد غالب در منطقه با شدت و فراوانی و تناوب زیاد، آن هم بالاتر از سرعت آستانه فرسایش بادی که این به معنی بادهایی است که بتوانند ذرات ماسه را از یک منطقه برای جابجایی به منطقه دیگر به حرکت در بیاورند. نبودن رطوبت و نبودن پوشش گیاهی، خشک بودن رسوبات جابجا شده، منابع ماسه نیز از دیگر عوامل تشکیل ریگزار میباشد.
در این روند تشکیل، مهمترین عامل، باد غالب میباشد، باد سه کار اصلی را صورت میدهد برداشت، حمل و رسوب گذاری که همه اینها باهم یک روند کامل برای ایجاد ریگزار میباشد.
در خصوص ریگ یلان اینگونه گفته میشود:
ماسههای آن از سمت شمال غرب ریگ یعنی از محل کلوتها توسط باد حمل شده است. اگر چه داده های هواشناسی در منطقه شهداد از بادهای شمالی حکایت دارد اما بادهای شدید و غالب شمال غربی به جنوب شرقی در کریدورهای منطقه کلوتها همیشه در جریان است.
در نظریهای دیگر ماسه، رست، سیلت و نمک حاصل از فرسایش شدید کلوتها، از سمت آنها حمل شده و از طریق کریدورها مستقیم و در نهایت با یک انحراف به دلیل برخورد به بادهایی که از سمت جنوب میآید به سمت منطقه ریگ یلان آورده شده است و رسوبگزاری میشود.
در گمانه زنی دیگر گفته میشود منطقه کلوتها و ریگ یلان به عنوان مناطق کم فشار حرارتی بوده در جهت عقربههای ساعت جریان بادی ایجاد میشود که رسوبات ماسهها را از کلوتها برداشته و حمل کرده و در ریگ یلان رسوب میگذارد.
در هر سه این فرضیهها مشخصا نقش باد غالب و منابع ماسهای از کلوتها به اثبات رسیده است.
حال این پرسش ایجاد میشود که سنگ بستر زیرین ریگ یلان از چه نوع است؟
به نظر میرسد در بستر زیرین بزرگ ریگ، کراتون وجود دارد. کراتون عمدتا سنگهای آتشفشانی و دگرگونی است که ما در اینجا به عنوان بلوک لوت از آن نام میبریم. یکی از شواهدی که بر اثبات وجود کراتون و بلوک لوت حتمی و ثابت شده است، عدم چین خوردگی از طریق حرکت صفحات تکتونیک در منطقه ریگ یلان است.
ما در یاردانگ نیز چنانچه به نظریات مطرح شده که توسط جناب آقای دکتر مقصودی با دید علمی به آنها اشاره کرده و پرداختند، اینگونه نگاه میکنیم که به هر جهت این ارتفاعات به عنوان دیوارهای در مقابل بادها عمل کرده تا رسوبگذاری مواد تشکیل دهنده ریگستان در این ناحیه شکل گیرد.
ارتفاعاتی که در جنوب سسله جبال بارز واقع شده است و قطعا بی تاثیر نیست و یا همانطور که میدانیم زیر بنای ریگ یلان از جنوب به شمال در حال افزایش ارتفاع است، به این معنی که شیب شمال به جنوب در این منطقه وجود دارد که باد باید بر این شیب غلبه کند، ارتفاعات شرقی و ناهمواریهای شرقی ریگ یلان در استان سیستان و بلوچستان نیز در این رویه شکل گیری اثر گذار بوده است.
از طرف دیگر با گفتگویی که با جناب آقای مهرداد قزوینیان فعال گردشگری بیابان لوت در همین رابطه داشتیم این موارد از طرف ایشان مطرح شد که هنوز هم با وجود پیشرفتهای تکنولوژی و مباحث علمی کار میدانی در این خصوص برای پیدایش و نحوه تشکیل این ریگزارها انجام نشده و منشا آنها هنوز هم در پردهای ایهام است و نظر قطعی نمیتوان داد.
همانگونه که شاید این گمانهزنی پیش از قدیم مطرح بوده که ماسهها در زمانی که بیابان لوت اقیانوسی بوده در همینجا قرار داشته و با از میان رفتن آبها به همین صورت باقی مانده که اگر چنین باشد پس فسیلهای باقیمانده و آثار جاندران آبزی و ابتدایی باید در این مکان پیدا میشد.
از طرف دیگر با پیچیدگی که نبود اطلاعات کافی بر سر پیدایش ریگ یلان و دیگر ریگها در سطح دنیا وجود دارد، این فرضیه را پیش میآورد که احتمال آن وجود دارد که این ماسهها توسط رودخانههای بزرگی که میلیونها سال پیش در مناطقی که ریگزارها وجود دارد جریان داشته و به اینجا حمل شدهاند.
رودخانه هامون شورگز، جازموریان و یا رود شور هماکنون نیز در مناطق بیابان لوت وجود دارد، اما در میلیونها سال قبل چه رودخانههایی در اینجا وجود داشته که دیگر وجود ندارد! آیا این رودهایی که به مانند رود شور در منطقه وجود دارد باقیمانده رودهای جاری در میلیونها سال پیش بوده است؟ باید بدانیم که هنوز هم اطلاعات ما برای اثبات چنین فرضیههایی کافی نیست.
بیایید کمی دورتر را نگاه کنیم، اصلا کلوتها چگونه بوجود آمدهاند آنهم در جایی که گودترین منطقه لوت است؟ درست است که فرسایش بادی و آبی بر روی آنها توانسته این اشکال زیبای کلوتی و یاردانگی را بوجود آورد، اما منشا خود این کلوتها قبل از این فرسایشها چه بوده است؟ آیا میتوان گفت که توسط رودخانههایی همچون رود شور در میلیونها سال قبل گل و لای و مواد تشکیل دهنده ابتدایی کلوتها به اینجا حمل شده است؟ میدانیم که جهت کلوتها جنوب شرق به شمال غرب است. بادهایی سخت که از سمت مشخص به سمت آنها آمده و کلوتها را ایجاد کرده است.
از طرفی به راحتی با بازدیدهای میدانی در قله ریگ یا همان ریگ یلان مشاهده میشود که جهت ریگها دقیقا به همان سمت کلوتها است یعنی جنوب شرق به شمال غرب است به این معنا که از سمت شرقی و جنوب شرقی به راحتی میتوان وارد منطقه یلان شد و از میان ریگزار عبور کرد، در صورتیکه عبور وارونه این جهت میسر نیست!
این نشانهنده آن است که جهت باد در منطقه ریگ یلان نیز همراستا با ناحیه کلوتها است. اگر اینها را در نظر داشته باشیم پس فرضیه بادهایی که از سمت گندم بریان وارد منطقه میشود میتواند اشتباه باشد.
نتیجهای که یاردانگ به عنوان سایت جامع برای آگاهیرسانی از بیابانهای ایران میگیرد اینگونه است که هنوز دادههای مشخص و کافی از نحوه تشکیل ریگزارها وجود ندارد. هنوز هم ابهامات زیادی در مورد مناطق ریگی وجود دارد که جز با تحقیقات علمی و بازدیدهای میدانی نتیجهگیری خاصی نمیتوان داشت. پس لازم است تا تیمی علمی و دانشگاهی از رشتههای مرتبط به مانند دکتر مقصودی به همراه افراد باتجربه همچون جناب قزوینیان بتوانند بازدیدهای دورهای و مشخصی را از منطقه داشته تا به نتایج مهمی دست پیدا کنیم.
(این نکته نیز مهم است بدانیم ریگزارهای فراوانی در ایران وجود دارد که در وسعتهای کمتری از قله ریگ از جنوب طبس و یا شمال غرب بیابان لوت تا حتی در آذرباییجان و خوزستان حتی در سواحل جنوب پراکنده شدهاند.)

Comments ۱