راه و رباط، کاروانسرا، خان، ساباط، حوض انبار، آب انبار، پل و راوند همه این واژهها در ایران حکایت از وابستگی زمانهای گوناگون به مسیرها و راههایی است که از یکجانشینی انسانها حاصل شده است. (راوند به معنای راه و کلیه تاسیسات مربوط به آن است که در جنوب و مرکز ایران رایج بوده است)
فلات ایران، سرزمینی است پهناور و مرتفع که شامل ایران، افغانستان و قسمتی از پاکستان میشود و به دو فلات مرتفع دیگر یکی آسیای صغیر و دیگری فلات پامیر ربط پیدا میکند. این فلاتهای مرتفع حاصل فعالیتهای زمین شناختی در دوران سوم زمین شناسی است که هم عصر با چینخوردگیهای تشکیل دهنده کوهستانهای آلپ و هیمالیا میباشد.
فلات ایران با وجود بلندی توسط کوههای بلندتری احاطه شده که با وجود پستی بلندیهای فراوان و درههای عمیق توانسته تا راههای عبوری فراوانی را در بین کوههای برای عبور فراهم سازد. راههایی که به جلگههای وسیع ختم شده و توسط آنها به یکدیگر متصل است.
یکجا نشینی که در این فلات مرتفع از اعصار باستان شروع شده توانسته تا راههایی را برای عبور و اتصال این مراکز به یکدیگر فراهم سازد. هر آنچه کم، اما در اسناد تاریخی و گفتههایی به مانند آنچه مکتوب توسط هرودوت یا گزنفون مورخان یونانی به ثبت رسیده است که آنچه به عنوان راه و رباط میشناسیم از دوران قبل از مادها و هخامنشیان نیز وجود داشته است.
از مکاشفه اشیا به جای مانده از دوران هخامنشیان و مادها و بیگمان قبل از آنها که بر روی سفالهای کشف شده به نوعی ترسیم شده است، میتوان گمانه زنیهایی از وجود راه و رباط در دوران باستان را داشت.
هر آنچه بوده میدانیم و میتوانیم بگوییم، از دوران هخامنشیان شاهد نقطه عطفی برای بهبود راهها و استحکامات و ابنیه مرتبط با آنها هستیم و مورخان یاد شده یونانی به تفصیل از وضعیت این راهها گفتهاند. (راههای شاهی، ایستگاهها و کاروانسراهای شاهی به عنوان بناهای مرتبط به هخامنشیان)
راههایی که پارسه و تخت جمشید، هگمتانه (همدان)، رگ Reges (ری)، دامغان و کرمان را به نوعی به شوش پایتخت هخامنشیان وصل میکرده است. پس بیارتباط نیست اگر پیشرفت و تغییر در راه و رباط را از آن زمان بدانیم.
پس از فتح اسکندر و پیروزی بر داریوش سپاهیان وی از طریق قندهار وارد سیستان شده و از آنجا بر اساس اسناد به جای مانده از مورخان توانسته تا با عبور از نصرت آباد و دره گرگ (بیابان گرگ) به کرمان وارد شوند. اسکندر نیز از سمت بلوچستان وارد ایران شده و از شهری به نام پورا Pura به کرمان راه یافته است. پورا همانطور که در نوشتههای قبلی یاردانگ ذکر شده همان فهرج امروزی است. این راه تنها مسیر دسترسی به کرمان از آن جهت بوده است و این تنها راه دسترسی از آن جا دلالت میپذیرد که در این مسیر نشانههایی از راه را در خود داشته که هنوز هم علاوه بر خرابههایی از آنها میلهایی تقریبا سالم نیز دیده میشود. میل نادری، میل قاسم آباد و میل فرهاد از آن دست میباشند.
همه آنچه ذکر شد دلالت بر ایجاد راهها از دوران باستان تا عصر حاضر است و بیگمان هر آنچه نشانه از راه و رباط برجای مانده است به نوعی بر روی سازههای باستانی دورههای کهن ساخته شده است، سازههایی چون پلها یا اقامتگاههای بین راهی که از الزامات وجود راهها میباشند.