ریگستان، بلند ندیده، دشت عقیق، کریدور شیراز، گود یا چاله سیرابی، کلوت آزادی، دشت کشک، دشت پلوس، چشم لوت، تنگ رتیل، دره زبان مار و دیگر اسامی که برخی از فعالان عرصه گردشگری و بیاباننوردی بر روی مناطقی از بیابانهای ایران گذاشتهاند.
نامهایی که با وجود جذابیتی که برای این مناطق و مکانها ایجاد میکند، میتواند به مرور ضربه جبران ناپذیری بر هویت تاریخی و فرهنگی کشور وارد نماید چرا که بیشتر این مناطق دارای نامهایی قدیمی و کهن هستند و کافی است تا با جستجو و پرسش از بومیان کهنسال منطقه به آنها دست پیدا کنیم.
این نوشته در یاردانگ برای زیر سوال بردن افراد یا کسانی نیست که در عرصه گردشگری فعالیت دارند، بلکه برای روشن کردن بیشتر اذهان عمومی است تا شاید بتوانیم زنگ خطری در اینگونه نامگذاریها را به صدا درآوریم و بالطبع گامی در جهت حفظ تاریخ و هویت فرهنگ یک منطقه در پهنای ایران عزیزمان برداریم.
بیایید در ابتدا از سازوکار نامگذاریها در جغرافیای ایران و جهان اطلاعاتی را بدست آوریم.
-
به صورت معمول برای نامگذاری شهرها و روستاها، این وزارت کشور است که تصمیمات نامگذاریها را بر عهده گرفته و بالطبع در کارگروه و کمیتهای متشکل از نهادهای مختلف به این امر اقدام میکنند. از طرفی برای نام کوچهها و خیابانها در شهرهای مختلف نیز شهرداریها در هر منطقه شهری به این نامگذاری و با نصب تابلوها فراخور حالشان اقدام میکنند.
-
از سوی دیگر، در سطح کشور برای عوارض جغرافیایی، مکانها و همینطور استاندارد کردن نام آنها، کمیتهای به نام کمیته یکسان سازی نامهای جغرافیایی ایران که محل آن در سازمان نقشه برداری کشور است مشغول به فعالیت بوده و به عنوان کمیته راهبردی نامگذاری، مشغول میباشد. نتیجه عمل و کار این کمیته، نامهای جغرافیایی ایران است که در پایگاه اطلاعاتی به نام پایگاه نامهای جغرافیایی ثبت شده است. این نامها با آوانگاری و تلفظ صحیح، به همراه موقعیت مکانی آنها در بانک اطلاعاتی پایگاه مذکور به صورت رسمی ثبت شده و میشود.
-
برای ثبت نامهای جغرافیایی آن هم در سطح بینالمللی، متناظر با کمیتهای که در کشورها برای این نامگذاری وجود دارد، نهاد و کمیتهای در سازمان ملل وجود دارد که به یکسان سازی نامهای جغرافیایی در سطح دنیا فعالیت دارد. این ارگان سازمان ملل از سال ۱۹۵۷ آغاز به کار کرده و گروههای کاری مختلفی را برای اهداف مشخص و نامگذاریها در اختیار خود دارد.
این مهم را باید بدانیم که فارسی سازی نامهای جغرافیایی کشوری، جهانی و حتی محلی اشتباه است. نام هر مکان یا عارضه جغرافیایی بر طبق استانداردی که وجود دارد باید به همان صورت اصلی خود با همان آوانگاری خوانده و نوشته شود.
به عنوان نمونه بلاروس را به اشتباه به روسیه سفید ترجمه کردهایم یا به نیوزلند میگوییم زلاندنو که این هم اشتباه است و نباید اینچنین نامگذاری صورت پذیرد.
در بکار گیری اسامی محلی و کشوری نیز از این دست اشتباهات بسیار است و به عنوان نمونه رودخانه آجی جای را تلخه رود نامگذاری کردهاند که بازهم اشتباه است. این مهم و نگهداری اسامی محلی برای هر مکان و هر عارضه جغرافیایی لازم است تا به صورت کامل و صحیح باقی بماند، اینها همه از نشانهها و هویت یک منطقه بوده و نباید به هیچ عنوان در آنها دخل و تصرفی را صورت دهیم.
بالطبع چنانچه این یکسانسازیها صورت نگیرد، اشتباهات آنچنان فراگیر میشود که نام یک مکان به دو یا سه اسم نامیده شده و اشتباهات بسیاری را ایجاد میکند. به عنوان نمونه به کبیر کوه، کسانی که در سمتی از آن هستند پشت کوه میگویند و این دوگانگی در تلفظ و نامها اشتباهات فراوانی را در بکارگیری از اسامی ایجاد میکند! همه اینها از وظایف کمیته یکسان سازی نامهای جغرافیایی ایران است که باید بررسی و به درستی نامگذاری و در پایگاه مربوطه ثبت شود.
حال بازگردیم به نام ریگستان! به واقع ریگستان کجاست؟
با یک جستجوی ساده در موتور جستجوی گوگل، به این جمله میرسیم + که ریگستان صرفا یک بوم ناحیه و ریگزار در جنوب افغانستان و بخشهایی از شرق ایران و جنوب غربی پاکستان است. (در حقیقت این ریگستان بسیار بزرگتر از ریگ یلان بوده و در مرز افغانستان و پاکستان قرار دارد ولی برعکس ریگ یلان پرتراکم نبوده و ارتفاع هرمهای ماسهای آن نیز بسیار کمتر از هرمهای تشکیل شده در ریگ یلان است)
به واقع در ثبت ریگستان به نظر میآید که بخشهایی از شرق ایران نیز که به آن ریگ یلان میگوییم در تعریف کلی ریگستان قرار گرفته است. چرا که بعضی از مردم بومی بلوچ از این نام استفاده میکردند و دکتر مستوفی نیز در قسمتی از گفتههای خود به این نام یعنی ریگستان اشاره دارند، اشارهای که در نقشه ترسیم شده توسط ایشان نیز ثبت شده است (این نقشه را از اینجا + دریافت کنید) و در آن نامی از ریگ یلان برده نشده است! همانطور که آلفونس گابریل نیز در کتاب خود بر ریگستان تاکید داشته است.
آن چه که از منطقه ریگ یلان، در نقشههای کنونی ثبت شده میبینیم منطقهای است که با توجه به حجم زیاد ماسه و ریگ به نام ریگ یلان در گویش برخی از مردم شهداد و دهسلم کاربرد داشته است. برعکس بلوچهای این منطقه به آن ریگستان (همانطور که دکتر مستوفی از آن استفاده کرده است)، ریگ لوت (نامی که دکتر محمودی از آن استفاده میکرده) و یا بزرگ ریگ میگفتهاند. (هر آنچه هست، ریگ یلان نامی شناخته شده است، نامی که از دیرباز بکار برده میشده و همانطور که مکان آب یلان نیز در منطقهای از آن وجود دارد و بیگمان این نامگذاری از قدیم و نامی کاربردی بوده است)
ریگ یلان را در نقشههای خارجی نیز به همین نام میشناسند و در حقیقت با این نام یکسان سازی شده است (آنگونه که در نقشههای ارایه شده به سازمان ملل نیز برای ثبت این بیابان از نام ریگ یلان استفاده شده است)
پس تا اینجا به این آگاهی رسیدیم که نام ریگستان در ایران برای کدام منطقه بوده و چگونه در استاندارد سازی تبدیل به ریگ یلان شده است. این مهم از آنجا اهمیت دارد که با این کار ارزشمند، این منطقه در سطح جهانی با ریگستانی که در مرز افغانستان و پاکستان قرار دارد اشتباه نشود و ریگ یلان به عنوان نامی شاخص در منطقه بیابان لوت و کشور ایران مشخص باشد.
اما مدت کوتاه چند سالهای است که بازهم، متاسفانه بنا به نامگذاری احساسی توسط یکی از خوبان عرصه بیراههنوردی این نام بر روی منطقهای که بسیار گسترده بوده و عارضههای مختلفی همچون رودخانهها، باتلاقهای کویری، بسترهای نمکی، کوههای رنگین، ریگزار و دق در آن وجود دارد، قرار داده و دوستان و همراهان ایشان نیز به تبعیت از وی نامی که گذاشته شده را آن هم به اشتباه به این منطقه اطلاق میکنند! ریگستان! حال ببینیم این ریگستان جدید کجاست؟

ریگستان جدید در واقع منطقهای است در حوالی جنوب رباط پشت بادام و طبس، مکانی که در شرق آن دیهوک تا نایبند و کوهبنان قرار دارد و از جنوب نیز به شهرستان راور راه پیدا میکند (هنوز هم حدود این منطقه به صورت دقیق مشخص نیست و با گمانه زنی توسط افرادی که بنا به ورودشان از یک منطقه به آن به نظرات مختلفی میرسد همراه است).
این منطقه در حقیقت بیابانی وسیع بوده که به نوعی در میان کویر مرکزی ایران و بیابان لوت قرار گرفته است. در این منطقه با توجه به کوهستانی بودن و وجود کوههای به مانند علیآباد و نایبند، منابع آبی فراوان وجود دارد. با دارا بودن این منابع مختلف آبی، بالطبع منطقه از نظر پوشش گیاهی و جانوری بسیار خوب و غنی است که این مهم به دلیل چشمههای فراوان بوده که باعث این تنوع و پوشش غنی شده است.
گیاهانی چون انجیر وحشی، گون، زیره، بادام کوهی، تاغ و کلاه میرحسن همینطور جانورانی چون جبیر، گربه شنی، کفتار، روباه و همینطور گونه درحال انقراض یوزپلنگ آسیایی که به احتمال زیاد در این منطقه وجود دارد.

Comments ۲