در کتابها و سفرنامههای جغرافیدانان و مستشرقین از گذشته دور تا به امروز مطالبی از سوابق تحقیقاتی بیابانهای ایران، به صورت کامل و یا نسبی ذکر شده است. مواردی همچون مسیر راهها، نقشهها، آبادیها، عوارض زمین شناختی و یا فرهنگ مردمی که در حاشیه بیابان زندگی میکرده و میکنند. ما در یاردانگ به طور خلاصه، این سوابق را به صورت تاریخی دستهبندی کردهایم که خالی از لطف نیست.
هیچ سندی مکتوب از دوران پیش از اسلام در خصوص بیابان لوت و یا شهرها و آبادیهای اطراف و حاشیه آن وجود ندارد تا به عنوان سوابق تحقیقاتی بیابانهای ایران از آن ذکر شود. اگر چه به یقین و بر اساس شواهد به جا مانده میتوان گفت که ساسانیان توجه ویژهای به کرمان و ولایات شرقی ایران داشتهاند. از این شواهد میتوان به آثار به جا مانده از دوران ساسانی که در تمامی نقاط کرمان و اطراف بیابان لوت وجود دارد نام برد. شوربختانه هیچگونه سندی مکتوب از آن دوران به جا نمانده جز ویرانه و خرابههایی که در کشیت، خبیص (شهداد) و میلهایی + که در لوت زنگی احمد، ریگان، نرماشیر، نسا و بم وجود دارد.
سرفصلهای سوابق تحقیقاتی بیابانهای ایران را به صورت گزیده در ذیل آوردهایم:
-
ابوسحق ابراهیم بن محمد الفارسی الاصطخری در نیمه دوم هجری در کتاب مسالک الممالک از بیابانی با عنوانی منحصر به فرد نام میبرد. بیابان لوت، غمناکترین بیابان دنیا
-
در قرن چهارم هجری ابن حوقل بغدادی در کتاب خود صوره الارض از حاشیه بیابان لوت و محلهایی نام برده که هنوز هم جای تحقیق و بررسی دارد.
-
شمس الدین ابوعبدالله بن احمد المقدسی معروف به بشاری در قرن چهارم هجری در کتاب خود احسن التقاسیم فی المعرفه الاقالیم در بیان آداب و عادات از بیابان نمک و دریاچه نمک و همینطور از گرمای وحشتناک بیابانها ذکرکرده است. در قسمتی نیز از قلعه خبیص و وضع صنایع و زندگی مردم این شهر نوشته است.
-
ابومعین ناصر خسرو قبادیانی نیز در کتاب خود شرحی از برگشت سفرش از حج و بیابانهای جندق و نایین و نواحی کویری و ماسهای از بیابانهای ذکر کرده است.
در اواسط قرن نوزده میلادی، اطلاعات جغرافیدانان غربی در مورد بیابانهای داخلی ایران بسیار کمتر از نوشتههای جغرافیدانان اسلامی است.
-
در سوابق تحقیقاتی بیابانهای ایران، سفرنامه افسانه مانند مارکوپولو تاجر و سیاح ونیزی نیز در سال ۱۲۷۱ میلادی، اطلاعات ارزنده و جامعی را به ما از ایران و بیابانهای آن نمیدهد. اگر چه بر اساس حدسیات مارکوپولو اولین اروپایی بوده که ظاهرا از حاشیه بیابان لوت گذشته است و از تبریز به سلطانیه، ساوه، کاشان، یزد، کرمان و احتمالا تا جیرفت نیز پیش رفته است، اما هنوز به صورت دقیق مشخص نیست مارکوپولو از چه راه خود را به افغانستان رسانده است؟ در گمانهزنیهایی شاید مسیرش از کرمان به راور، کوه بنان، کریت، طبس و تون بوده یا گمان میرود از طریق جنوب بیابان لوت خود را به سیستان رسانده و از آنجا به شمال افعانستان راهی شده است.
-
در قرن ۱۹ انقلابی در توجه به بیابانهای ایران از طرف مستشرقین رخ میدهد و سیاح انگلیسی به نام کریستی از کوره راههای یزد به بیابان لوت سفر میکند. در همین راستا فردی به نام بوهزه F.Buhse مقاله را از بیابان لوت با نام بیابان بزرگ نمک ایران و اطراف آن منتشر میکند. دانشمند دیگری به نام توتانس چکس Tonats cheks دو اثر به نام توپوگرافی تاریخی در ایران و راههای بیابانهای ایران و همینطور بیابانهای منطقه خراسان را چاپ و منتشر میکند. بوهزه در مقاله خود بیابان لوت را با کره ماه مقایسه میکند و اذغان میدارد همانطور که دسترسی به کره ماه مشکل و تقریبا ناممکن است، قسمت وسیعی از بیابانهای ایران نیز غیر قابل عبور و ناشناخته است. جالب است بدانیم در همان زمان ابوت K.Abott کنسول سفارت بریتانیا در ایران نیز برای اولین بار به بیابانهای ناشناخته ایران سفر میکند و از طریق کوره راههای بین یزد و کرمان وارد منطقه بیابانی و کویری بافق و زرند میشود. محلی که روی نقشه در آن زمان به نام بیابان کرمان مشهور بوده است و از این طریق وارد خبیص میشود و توصیفاتی را در این خصوص انجام میدهد.
-
هشت جغرافیدان روس به سرپرستی خانیکف V.Khanikov به همراهی شش اروپایی با تخصصهای زمینشناس، گیاهشناس و جانورشناس به بیابان لوت سفر میکنند. نتیجه این سفر کتابی از خانیکوف شد که در سال ۱۸۶۰ میلادی منتشر شد.
-
سال ۱۸۷۰ تا ۱۸۷۲ نیز فردریک گلداسمیت Goldsmith از بم به جنوب بیابان لوت سفر کرد و نتیجه سفر خود را در کتابی به نام یک مسافرت علمی به طرف سیاه کوه در سال ۱۸۷۵ منتشر کرد.
-
جغرافیدانان ارتش انگلستان به سرپرستی ماک گرگور Mac Gregor از یزد به سمت تون و طبس و سپس به بیرجند رفته و وارد دشت لوت شدند. در این سفر در نقشههای ترسیمی خود اسامی زیادی از راههای بیابانی را ذکر کردهاند که در نوع خود منحصر به فرد است.
-
در سال ۱۸۸۱ م.استاک Stack از بیابانهای ایران عبور کرد که به نقل از آلفونس گابریل اولین اروپایی بوده است که در ناحیه کوه بنان گذر کرده و اسامی زیادی از آبادیهای حاشیه بیابانها را به جای گذاشته است.
-
ج ای استیوارت E. Stewart در سال ۱۸۸۲ میلادی از قسمت شمالی بیابان لوت، بین نایبند و نه گذر کرده، خوسف و خور را نیز در مقالات خود ذکر کرده و از بیابان مخوفی نام میبرد که بین یزد و طبس قرار دارد. استورات در سفر بعدی خود مسیر خانیکوف را پیموده و با اتمام آب آشامیدنی و گم کردن راه به صورت تصادفی به شند علیرضا خان رسیده و به نایبند میرسد.
-
گالیندو دشت لوت را در سال ۱۸۹۰ میلادی، بین خبیص و نه طی میکند.
-
طی سالهای ۱۸۸۹ تا ۱۸۹۱ فردی انگلیسی به نام واگهان Vaughan با تجهیزات کامل به بیابانها و کویرهای ایران سفر میکند و این سفرها در مرتبه دوم در سال ۱۸۹۸ در سمت خور و خندق سفر اول وی را تکمیل میکند.
-
پرسی سایکس M. Sykes در سال ۱۸۹۳ به بیابانهای ایران سفر میکند که حاصل این سفرها کتابی به نام تاریخی از ایران میشود که در سال ۱۹۹۲ به چاپ میرسد.
-
Baumgarlen مسافرتی به سمت نایبند داشته و توانسته دو بار دور لوت را سفر کند.
-
در سال ۱۸۹۸ م اشتال Stahl زمین شناس اتریشی به نواحی مرکزی ایران سفر کرده و از شرق کوبنان به سمت راور رفته است. در سفر خود توانست معادن مس، آهن و سرب را کشف کند. وی مقالات خود را در مجله Pett. Mitt در سال ۱۹۰۱ به چاپ رساند.
-
سون هدن از سالهای ۱۹۰۶ تا ۱۹۱۸ میلادی سفرهای متعددی به شرق ایران و بیابانهای آن کرده که کتابها و مقالات متعددی نیز به چاپ رسانده است.
-
استراتیل زایر Stratill Sauer در سال ۱۹۳۵ کتابی را از سفرهایی که به لوت و دشت مرکزی ایران داشته به نام مبارزه در اطراف بیابان به چاپ رسانده است.
-
از آخرین افرادی که به طور دقیق بیابانهای ایران را به صورت علمی و با تجهیزات کامل مورد مطالعه قرار داد، آلفونس گابریل Alfons Gabriel اتریشی بود. او به همراه همسرش طی سالهای ۱۹۳۳ تا ۱۹۵۲ در حقیقت رد پای دانشمندان و جغرافیدانان قبل از خود را طی کرد و نتایج بدست آمده را در کتابهای مختلفی به چاپ رساند. از کتاب مشهور وی که به فارسی نیز ترجمه شده است، عبور از صحاری ایران است.
-
در سال ۱۹۵۹ هانس بوبک Bubek رییس انستیتوی جغرافی در وین به دعوت دانشگاه تهران برای تدریس به ایران آمد و سفرهایی را به دشت لوت انجام داد که نتایج آنها را در دو کتاب در سال ۱۹۶۱ منتشر ساخت.
-
در سالهای بعد علاوه بر طرحهای عمرانی که در اطراف دشت لوت انجام میشد که همگی در جهت شناسایی منابع زیرزمینی توسط شرکت ملی نفت و سازمان زمینشناسی کشور بود، از طرف موسسه جغرافیای دانشگاه تهران طرح بررسی مناطق خشک زیر نظر پروفسور دکتر احمد مستوفی، رییس وقت موسسه پیریزی شد. ایشان طی سفرهای متعدد به همراه متخصصان در رشتههای مختلف با همکاری مرکزی مطالعات علمی فرانسه N.R.S در نقاط مختلف دشت لوت بررسیهای علمی فراوانی را به انجام رساندند که طی گزارشات متعدد جغرافیایی در دانشگاه تهران به چاپ رسید. ( در این گزارشات نیز به سوابق تحقیقاتی بیابانهای ایران به تفصیل اشاره شده است)








با تشکر از جمع آوری مطالب
جامع و کامل
درود بر شما. سپاس از همراهی خوبتان